پدربزرگ ومادر بزرگ ائلمان وايلين
امروز مادرم اينا امده بودن خونه ما ومارا خوشحال كردن اين مادرم و پدرم مادرم 72سال داره همه بگن شكر بر وجودش سن پدرم 82سال باز بگين شكر به وجودشان منم هر روز براي وجودشون دعا ميكنم سالم باشن از خداي مهربون ميطلبم پدر ومادرم سالم باشه وهر روز صداي مهربونشنو بشنوم امين ...
نویسنده :
اتا و انا
19:52
كاردستي ائلمان
اين كاردستي ائمان كه توكارگاه آتاش درست كرده ...
نویسنده :
اتا و انا
11:43
رفتن ائلمان به مدرسه
سلام امروز ائلمان روز اول بود كه داشت ميرفت مدرسه وداره ميره ششم خيلي خوشحال بود پسر گلم منم خوشحال بودم كه پسرم بزرگ شده واسه خودش مردي شده فداش بشم ازخداي مهربون ميطلبم تمام بچه هارا به راه راست هدايت كنه وازخدا ميطلبم كمك كنه ائلمان ازهركارش موفق باشه و بخصوص خدا را بيشتر بشناسه امين اين عكسهاي ائلمان هست كه خيلي خوشحال بود اينجا ائلمان تو صف ايستاده وناراحت بود چون از دوستاش جدا شده بود و به پدرش ميگفت بيا بامدير مدرسه صحبت كن تا منوبا دوستام يجا باشيم ماهم قبول نكرديم اوهم ناراحت شد اينم قيافشه ...
نویسنده :
اتا و انا
13:56
ايلين
تولد ابلفظل
ديروز تولد پسر خواهرم بود خيلي خوش گذاشت ...
نویسنده :
اتا و انا
12:46
سكوت
سكوت ميكنم .. نه به احترام انان كه ازفريادم خسته شدند! نه براي اناني كه به دنبال سكوتم هستند! نه براي دل اوكه ميخواهد باسكوتم مرا بشكند! ونه براي بودني تكراي سكوت ميكنم..... چون صداي تو را در سكوت مشنوم . توكه تمام دنياي پراز فريادم را به يكباره خاموش كردي و به من سكوت را هديه دادي ...... وسكوت را به من تو ياد دادي وحالا سكوت بهترين دواي دردم شده! زندگي نوشتني زياد داره . اما گاهي هيچي پيدا نميكني جز سكوت .... سكوتي بودبرقلبم كه با ان ميزدم فرياد. اگر از من جدا شدي رفتي مرا هرگز مبر از ياد اينجا فقط واژه ميفروشم وسكوت ميخرم! چه تجارت دردناكي! ارامتر سكوت ميكنم! صداي بي تف...
نویسنده :
اتا و انا
13:01
اراز وايلين
اين عكسهاي ارازه كه چند هفته پيش رفتيم خونه شون ...
نویسنده :
اتا و انا
9:48