ائلمان
سلام من ائلمان هستم به شما يه سري بدهم من امروز به سر
آيلين كلاه گذاشتم . داشتم باكپيوتر بازي ميكردم مادرم گفت برم
بههمسايمون بيان به ما صحبت كنيم . رفت گفت آنها هم گفتند مي
آييمبعد مادرم امد من هم با كاپيوتر بازي ميكردم آيلين به من گفت
بزار منهم با زي كنم من گفتم بزار من تمام كنم بعد . من وپدرم قرار
گذاشتيم تاوقتي كه انها بيايند من بازي كنم بعد انها كه امدند آيلين
بازي كند من هم قبول كردم وقتي كه من بازي ميكردم آيلين مرا زد
بد پدرم عصاباني شد ونگذاشت ايلين بازي كند . ايلين نارحت شد بعد من به ايلين خنديدم ايلين هم دوام نياورد گريه كرد
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی